تو یه کِرمی...که میخوان اینقد بِکِشنت تا پاره بشی...
می دونی خنده دار کجاس...وقتی از خودت تعریف میکنی همه می خوان بزننت زمین...اگه بهترینی میخوان لهت کنن...ولی وقتی می گی توام یه اشغالی مثه بقیه,یا مودی هستی...همه میگن نه تو بهترینی...وقتی شادی همه میخوان غمگین باشی و وقتی ناراحتی همونا دنبال شاد کردنت هستن...باید دروغگوی قهاری باشی...و فقط ادم های دروغگو موفق هستن...ادم های دروغگو شادن...
به شکل مالیخولیایی دچار وسواس فکری شدم...البته فکر که کنی انسان ها یا مازوخیست هستن و خودازار و یا سادیستیک و دگر ازار...دسته بندی نرمالی برای ادم ها وجود نداره...میشینی با خودت بحث می کنی...خودتو نقد می کنی...و هی تکرار می کنی...همیشه هم نتیجه یه چیزه...هیچ چیز و تکرار.
کاش می تونستم اون چیزی که تو مغزمه رو ,روی یه پرده سینمایی بزرگ منعکس کنم...مطمئنم باعث خودکشی خیلی ها خواهد شد.